صبحگاه آبان
هوای سرد پاییز
و بوی دل انگیز زعفران
تو را به نشاط می کشاند
این دشت که دامن زیبای بنفش اش را به تن کرده
پیش چشمانت می رقصد
سرخِ
سرخ
و بازهم سرخ تراز
گونه های عروس
این دستان توست
که چیده ای زعفران
و پیچاندی بوی دل انگیزش را
میان مطبخ
و نشاندی لبخندی جاودانه بر لب
آن زمان که مرا پیر و ازکار افتاده یافتی،
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن

نمی دانــــــــســــت کــه به قــــــربانــــگاه میـــــــــبرنــــــدش
گوســـفندی کــــــــه شــــادمـــان در پــــــی کودکان می دود
تـــــــا عــــــقـــــــب نــــمــانـــد . . !
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد
داد می زد : کهنه قالی می خرم
دسته دوم جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری کوزه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
عرق شرم …بر پیشانی پدر می نشیند
شوخ طبعی یک رزمنده ایرانی تا لحظه آخر !!!
مصاحبه گر :
ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود روی زمین افتاد و زمزمه میکرد دوربین
رو برداشتم و رفتم بالای سرش داشت اخرین نفساشو میزد ازش پرسیدم این
لحظات اخر چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت:از مردم کشورم میخوام وقتی
برای خط کمپوت میفرستن،عکس روی کمپوت ها رو نکنن گفتم داره ضبط میشه
برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت...اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه
افتاده. از خاطرات یک رزمنده
و
گراميداشت روز دختر مبارك باد
دختر یعنی برکت و رحمت ،
یعنی شادی و نور ،
و خداوند تنها تو را لایق این نعمت دانسته
معصومه جان! عطر میلاد تو، چون نسیم بهشتی است که مشام دلها را مینوازد
میلادت مبارک
رهبرم ای عشق من ، جانم فدای لحظه ات
شاد باشی همچنان ، آید بسوی ما غمت
در مسیر ما فروزان هست نورت یا علی
مرهم زخم دل هر عاشقی سید علی
آن کلام دلنشینت میرود در جان ما
هم وجود نازنینت با یقین درمان ما
در تولا چشم هایم عشق را پیدا کند
صورت زیبایت آقا ، هر گره را وا کند
دیدنی ها دیده ام از فضل جدت یا علی
همچو یک دیوانه در راهت شدم سید علی
حاصل کار هزاران در ید تائید توست
آنچه پنهان است از ما با یقین در دید توست
بی محبت با تو عهدی هر کسی هم بسته است
در مسیر حق بلاشک خسته و وابسته است
عهد دیرین شاید از اقرار یک کاری متین
کشف حالت کار هر کس نیست جز اهل یقین
بس در این فرصت بیامد هر طرف نوعی عمل
بار دیگر شد بپا از فضل حق جنگ جمل
معرفت نسبت به هر کس در جهان کار ولی است
پیرو تو هر که باشد تابع مولا علی است
صرف و نحو و خواندن بسیار هم معیار نیست
هر که دارد مجلس و درس و سخن هم یار نیست
جعفری در راه تو سر میدهد مولای من
انتهای قله عشق تو باشد جای من
تفاوت بین استعداد و هوش :
راه رفتن روی طناب بر فراز آبشار نیاگارا “استعداد” است
امتحان نکردن چنین کارهایی “ هوش” است . . . !
زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند،
بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر میرسند.
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند...
سگها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمیکنند...
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید...
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت...
زیرا «حس زیبا دیدن» همان عشق است!
مزرعه ای که حتی یک گندمش هم سهم من نمی شود،
چه فرقی می کند با سگ پاسبانی شود یا با مترسک . . .
زين ماتمى که چشم ملائک ز خون تر است
گويا عزاى صادق آل پيغمبرست
شهادت جانسوز رئيس مذهب شيعه امام جعفر صادق عليه السلام تسليت باد.
سلام من به مدينه ، به غربت صادق
سلام من به بقيع و به تربت صادق
سلام من به مدينه ، به آستان بقيع
سلام من به بقيع و کبوتران بقيع
سلام من به مزار مطهر صادق
که مثل ماه درخشد به آسمان بقيع
سلام من به تو اي ماه فاطمي بقيع
سلام من به تو اي ياس هاشمي بقيع
ﺧـﺪﺍﯾـﺎ
نـمـیـدانـی چـه لـذتـی دارد
ﮔـﺎﻩ ﺧـﺪﺍﯾـﯽ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﯽ ﺑـﻪ ﻭﺳـﻌـﺖ ﺩﺳـﺘـﺎﻧـﯽ ﮐـﻪ ﻫـﯿـﭻ ﮔـﺎﻩ ﺍﺯ ﺳـﻮﯼ ﺁﺳـﻤـﺎﻥ ﺧـﺎﻟـﯽ ﺑـﺎﺯ ﻧـﻤـﯿـﮕـﺮﺩﻧـﺪ...!!!